مقالات, مقالات بازارهای مالی

تراکنش‌های سریع و ارزان؛ راهکارهای لایه دوم اتریوم چه هستند؟

Ethereum Layer 2 Solutions

سه‌گانه مقیاس‌پذیری بلاک چین (Blockchain Trilemma) یک مفهوم کلیدی در طراحی و توسعه بلاک چین‌ها است که توسط ویتالیک بوترین، بنیان‌گذار اتریوم، معرفی شد. این سه‌گانه به چالش‌های اصلی مقیاس‌پذیری در بلاک چین اشاره دارد و به وضوح نشان می‌دهد که بهبود یکی از ویژگی‌های اصلی بلاک چین معمولاً به هزینه‌های دیگر ویژگی‌ها منجر می‌شود. این سه ویژگی عبارتند از:

۱. مقیاس‌پذیری (Scalability)

مقیاس‌پذیری به توانایی بلاک چین در پردازش حجم بالای تراکنش‌ها در واحد زمان اشاره دارد. هدف از مقیاس‌پذیری، افزایش ظرفیت شبکه به گونه‌ای است که بتواند تعداد بیشتری تراکنش را به طور همزمان پردازش کند و با رشد تقاضا هماهنگ باشد.

چالش‌ها:

  • محدودیت در ظرفیت: اکثر بلاک چین‌ها، به دلیل محدودیت‌های مقیاس‌پذیری، نمی‌توانند حجم بالای تراکنش‌ها را پردازش کنند.
  • تأخیر در پردازش: افزایش بار تراکنش‌ها ممکن است به تأخیر در پردازش و تأیید آنها منجر شود.

۲. امنیت (Security)

امنیت به توانایی بلاک چین در محافظت از خود در برابر حملات و سوءاستفاده‌های مختلف اشاره دارد. امنیت باید به گونه‌ای طراحی شود که از تمام داده‌ها و تراکنش‌ها محافظت کند و مطمئن باشد که شبکه در برابر حملات مقاوم است.

چالش‌ها:

  • حمله به شبکه: حملات مانند حملات ۵۱ درصد می‌توانند به امنیت بلاک چین آسیب برسانند.
  • تأثیر در مقیاس‌پذیری: افزایش تعداد گره‌های شبکه برای افزایش امنیت ممکن است به کاهش سرعت پردازش تراکنش‌ها منجر شود.

۳. غیرمتمرکز بودن (Decentralization)

غیرمتمرکز بودن به توزیع قدرت و کنترل در شبکه بلاک چین اشاره دارد. هدف از غیرمتمرکز بودن این است که هیچ نهاد یا فرد واحدی نتواند بر شبکه تسلط یابد و تصمیمات را به تنهایی اتخاذ کند.

چالش‌ها:

  • محدودیت در مقیاس‌پذیری: حفظ سطح بالا از غیرمتمرکز بودن ممکن است نیاز به تعداد زیادی گره و تأخیر در پردازش تراکنش‌ها داشته باشد.
  • نیاز به منابع: گره‌های بیشتر برای حفظ غیرمتمرکز بودن نیاز به منابع بیشتری دارند که می‌تواند به هزینه‌ها و پیچیدگی‌ها افزوده کند.

تأثیرات متقابل:

  • مقیاس‌پذیری و امنیت: بهبود مقیاس‌پذیری ممکن است به امنیت آسیب بزند، زیرا کاهش تعداد تأییدها یا گره‌های فعال می‌تواند به کاهش امنیت منجر شود.
  • مقیاس‌پذیری و غیرمتمرکز بودن: تلاش برای افزایش مقیاس‌پذیری ممکن است نیاز به کاهش تعداد گره‌ها یا تغییر در ساختار شبکه داشته باشد که به غیرمتمرکز بودن آسیب می‌زند.
  • امنیت و غیرمتمرکز بودن: حفظ امنیت در یک شبکه غیرمتمرکز نیاز به توزیع و تأیید گسترده تراکنش‌ها دارد، که می‌تواند به کاهش سرعت و مقیاس‌پذیری منجر شود.

راهبردهای پیشنهادی:

برای مدیریت سه‌گانه مقیاس‌پذیری، توسعه‌دهندگان بلاک چین باید راهکارهایی پیدا کنند که توازن مناسبی بین این سه ویژگی برقرار کنند. به عنوان مثال:

  • استفاده از راهکارهای مقیاس‌پذیری لایه دوم: مانند رول‌آپ‌ها، کانال‌های پرداخت، و ولیدیوم.
  • پروتکل‌های اجماع بهینه: مانند اثبات سهام (Proof of Stake) و تغییرات در اثبات کار (Proof of Work).
  • تحقیقات در زمینه تکنولوژی‌های نوین: مانند شبکه‌های نسل بعدی و پیشرفت‌های در تکنولوژی بلاک چین.

راهکارهای مقیاس‌پذیری لایه دوم در بلاک چین اتریوم

راهکارهای مقیاس‌پذیری لایه دوم (Layer 2) برای بلاک چین اتریوم به منظور افزایش ظرفیت تراکنش‌ها و کاهش هزینه‌های کارمزد ایجاد شده‌اند. این راهکارها بر اساس استفاده از یک لایه اضافی بر روی بلاک چین اصلی (لایه اول) عمل می‌کنند که تراکنش‌ها را در خارج از زنجیره اصلی پردازش می‌کند و سپس نتایج نهایی را به زنجیره اصلی برمی‌گرداند.

شرکت در دوره‌ جامع ارز دیجیتال، به افراد امکان می‌دهد تا بهتر با مفاهیم کاربردی در کریپتوکارنسی و نحوه کارکرد آن آشنا شوند و با اطمینان و آمادگی بیشتر به معاملات در بازار رمز ارزها بپردازند و این مزایا به آنها کمک می‌کند تا از سرمایه خود در برابر ریسک‌ها و خطرات بازار بهتر محافظت کنند.

در ادامه، برخی از مهم‌ترین راهکارهای مقیاس‌پذیری لایه دوم در اتریوم را معرفی می‌کنیم:

۱. رول‌آپ‌ها (Rollups)

رول‌آپ‌ها تراکنش‌ها را خارج از زنجیره اصلی پردازش کرده و سپس داده‌های فشرده شده را به زنجیره اصلی ارسال می‌کنند. دو نوع اصلی رول‌آپ وجود دارد:

  • رول‌آپ‌های خوش‌بینانه (Optimistic Rollups): این نوع رول‌آپ‌ها فرض می‌کنند که تراکنش‌ها معتبر هستند و در صورت اعتراض، به کاربران اجازه می‌دهند تا صحت تراکنش‌ها را بررسی کنند.
    • Optimism
    • Arbitrum
  • رول‌آپ‌های دانش صفر (ZK-Rollups): این رول‌آپ‌ها از تکنیک‌های اثبات دانش صفر برای اثبات اعتبار تراکنش‌ها استفاده می‌کنند.
    • zkSync
    • Loopring

۲. پلاسما (Plasma)

پلاسما یک راهکار مقیاس‌پذیری لایه دوم است که با ایجاد زنجیره‌های فرعی (child chains) تراکنش‌ها را در این زنجیره‌ها پردازش می‌کند و تنها داده‌های مهم را به زنجیره اصلی ارسال می‌کند. این راهکار به کاهش بار زنجیره اصلی کمک می‌کند.

۳. چنل‌های وضعیت (State Channels)

چنل‌های وضعیت به کاربران اجازه می‌دهند تا تعداد زیادی تراکنش را خارج از زنجیره اصلی انجام دهند و تنها نتیجه نهایی را به زنجیره اصلی ارسال کنند. این روش برای تراکنش‌های مکرر و با حجم بالا بسیار کارآمد است.

۴. ولیدیوم (Validium)

ولیدیوم مشابه ZK-Rollups است، اما داده‌های خارج از زنجیره اصلی نگهداری می‌شوند. این باعث افزایش مقیاس‌پذیری می‌شود، اما به هزینه امنیت پایین‌تر نسبت به ZK-Rollups.

۵. سایدچین‌ها (Sidechains)

سایدچین‌ها بلاک چین‌های مستقلی هستند که به بلاک چین اصلی متصل هستند و می‌توانند تراکنش‌ها را مستقل از زنجیره اصلی پردازش کنند. کاربران می‌توانند دارایی‌های خود را بین زنجیره اصلی و سایدچین‌ها جابجا کنند.

  • Polygon (Matic)
  • xDai

۶. کانال‌های پرداخت (Payment Channels)

این کانال‌ها به کاربران اجازه می‌دهند تا تراکنش‌های متعدد را با سرعت و هزینه کم بین خود انجام دهند و تنها تراکنش‌های نهایی را به زنجیره اصلی ارسال کنند.

۷. فراکشنال رزرو زنجیره‌ها (Fractional Reserve Chains)

این زنجیره‌ها اجازه می‌دهند که تنها کسری از تراکنش‌ها به طور مستقیم روی زنجیره اصلی انجام شود، در حالی که بقیه تراکنش‌ها خارج از زنجیره پردازش می‌شوند.

راهکارهای مقیاس‌پذیری لایه دوم اتریوم به طور قابل توجهی کارایی و ظرفیت شبکه را افزایش می‌دهند، در حالی که هزینه‌ها را کاهش می‌دهند. انتخاب مناسب‌ترین راهکار بسته به نوع کاربرد و نیازهای خاص هر پروژه ممکن است متفاوت باشد.

Ethereum Layer 2 Solutions

رول‌آپ‌ها (Rollups)

رول‌آپ‌ها (Rollups) یکی از پیشرفته‌ترین و مؤثرترین راهکارهای مقیاس‌پذیری لایه دوم برای بلاک چین اتریوم هستند. این راهکارها با پردازش تراکنش‌ها خارج از زنجیره اصلی و سپس ارائه داده‌های فشرده به زنجیره اصلی، به طور قابل توجهی ظرفیت تراکنش‌ها را افزایش و هزینه‌های کارمزد را کاهش می‌دهند. رول‌آپ‌ها به دو نوع اصلی تقسیم می‌شوند: رول‌آپ‌های خوش‌بینانه (Optimistic Rollups) و رول‌آپ‌های دانش صفر (ZK-Rollups). در ادامه، هر یک از این نوع‌ها به تفصیل توضیح داده می‌شوند:

۱. رول‌آپ‌های خوش‌بینانه (Optimistic Rollups)

رول‌آپ‌های خوش‌بینانه فرض می‌کنند که تمام تراکنش‌ها معتبر هستند و تنها در صورت اعتراض به صحت تراکنش‌ها نیاز به بررسی دارند. این امر باعث افزایش سرعت و کاهش هزینه‌ها می‌شود. اگر اعتراضی صورت گیرد، یک فرایند چالشی انجام می‌شود تا صحت تراکنش‌ها تأیید شود.

مزایا:

  • افزایش سرعت و کاهش هزینه‌ها: به دلیل عدم نیاز به اثبات هر تراکنش، این رول‌آپ‌ها سریع‌تر و ارزان‌تر هستند.
  • سازگاری با قراردادهای هوشمند پیچیده: می‌توانند قراردادهای هوشمند پیچیده را پشتیبانی کنند.

معایب:

  • زمان تأخیر: در صورت اعتراض، زمان تأیید تراکنش‌ها ممکن است افزایش یابد.
  • نیاز به مکانیزم‌های چالش: برای تضمین صحت تراکنش‌ها، نیاز به مکانیزم‌های چالش و بازرسی است.

پروژه‌های معروف:

  • Optimism: یکی از اولین پروژه‌های رول‌آپ خوش‌بینانه که مورد استقبال بسیاری از توسعه‌دهندگان قرار گرفته است.
  • Arbitrum: پروژه‌ای محبوب با تمرکز بر کاهش هزینه‌ها و افزایش کارایی.

۲. رول‌آپ‌های دانش صفر (ZK-Rollups)

رول‌آپ‌های دانش صفر از تکنیک‌های اثبات دانش صفر برای تأیید صحت تراکنش‌ها استفاده می‌کنند. این نوع رول‌آپ‌ها تراکنش‌ها را با استفاده از اثبات‌های ریاضی فشرده می‌کنند و به زنجیره اصلی ارسال می‌کنند.

مزایا:

  • تأیید سریع و آنی: تراکنش‌ها بلافاصله پس از اثبات به زنجیره اصلی اضافه می‌شوند.
  • امنیت بالا: به دلیل استفاده از اثبات‌های ریاضی، امنیت بسیار بالایی دارند.
  • کاهش بار زنجیره اصلی: تراکنش‌ها به صورت فشرده و امن به زنجیره اصلی ارسال می‌شوند.

معایب:

  • پیچیدگی بیشتر: توسعه و پیاده‌سازی این رول‌آپ‌ها پیچیده‌تر از نوع خوش‌بینانه است.
  • محدودیت در پشتیبانی از قراردادهای هوشمند پیچیده: در حال حاضر، بسیاری از پروژه‌های ZK-Rollups تنها از تراکنش‌های ساده پشتیبانی می‌کنند.

پروژه‌های معروف:

  • zkSync: یکی از پیشروان در استفاده از تکنولوژی ZK-Rollups، که هدف اصلی آن کاهش هزینه‌ها و افزایش سرعت تراکنش‌هاست.
  • Loopring: پروتکلی برای ساخت صرافی‌های غیرمتمرکز با استفاده از ZK-Rollups.

رول‌آپ‌ها به عنوان یکی از پیشرفته‌ترین راهکارهای مقیاس‌پذیری اتریوم، امکان پردازش تعداد بیشتری از تراکنش‌ها را با هزینه کمتر و سرعت بیشتر فراهم می‌کنند. انتخاب بین رول‌آپ‌های خوش‌بینانه و رول‌آپ‌های دانش صفر به نیازها و اولویت‌های خاص هر پروژه بستگی دارد.

Ethereum Layer 2 Solutions

پلاسما (Plasma)

پلاسما (Plasma) یکی از راهکارهای مقیاس‌پذیری لایه دوم برای بلاک چین اتریوم است که توسط ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin) و جوزف پون (Joseph Poon) معرفی شد. این تکنیک به منظور افزایش توان عملیاتی و کاهش هزینه‌های تراکنش‌ها در شبکه اتریوم طراحی شده است. در ادامه به توضیحات دقیق‌تر در مورد پلاسما، مزایا و معایب آن پرداخته می‌شود.

۱. مفهوم پلاسما

پلاسما شامل ایجاد زنجیره‌های فرعی (child chains) است که به زنجیره اصلی (اتریوم) متصل هستند. این زنجیره‌های فرعی می‌توانند تراکنش‌ها را به صورت مستقل پردازش کرده و نتایج نهایی را به زنجیره اصلی ارسال کنند. پلاسما از قراردادهای هوشمند و اثبات‌های رمزنگاری برای حفظ امنیت و یکپارچگی داده‌ها استفاده می‌کند.

۲. عملکرد پلاسما

پلاسما به نحوی عمل می‌کند که تراکنش‌ها در زنجیره‌های فرعی انجام می‌شوند و تنها داده‌های مهم یا خلاصه تراکنش‌ها به زنجیره اصلی ارسال می‌شود. این فرآیند به کاهش بار زنجیره اصلی و افزایش سرعت تراکنش‌ها کمک می‌کند. در صورت بروز مشکلات یا اختلافات، کاربران می‌توانند به زنجیره اصلی مراجعه کرده و حقوق خود را مطالبه کنند.

۳. مزایای پلاسما

  • افزایش توان عملیاتی: پلاسما به شبکه اتریوم امکان پردازش تعداد بیشتری تراکنش را می‌دهد.
  • کاهش هزینه‌های تراکنش: با پردازش تراکنش‌ها در زنجیره‌های فرعی، هزینه‌های تراکنش‌ها به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد.
  • استفاده از امنیت زنجیره اصلی: حتی اگر زنجیره‌های فرعی تحت حمله قرار گیرند، کاربران می‌توانند به زنجیره اصلی مراجعه کرده و دارایی‌های خود را بازیابی کنند.
  • مناسب برای برنامه‌های مقیاس بزرگ: پلاسما برای برنامه‌ها و پلتفرم‌های با حجم بالای تراکنش مناسب است.

۴. معایب پلاسما

  • پیچیدگی پیاده‌سازی: توسعه و پیاده‌سازی پلاسما پیچیده‌تر از برخی دیگر از راهکارهای مقیاس‌پذیری است.
  • نیاز به خروج اضطراری (Exit): کاربران برای بازیابی دارایی‌های خود از زنجیره‌های فرعی نیاز به فرآیند خروج اضطراری دارند که ممکن است زمان‌بر باشد.
  • مشکلات امنیتی و حاکمیتی: زنجیره‌های فرعی ممکن است تحت حملات مختلف قرار گیرند و نیاز به مکانیزم‌های امنیتی قوی‌تری داشته باشند.

۵. پروژه‌های معروف مبتنی بر پلاسما

  • OMG Network: یکی از پروژه‌های پیشرو در استفاده از پلاسما است که هدف آن افزایش توان عملیاتی و کاهش هزینه‌های تراکنش‌ها در اتریوم است.
  • Matic (Polygon): پلی‌گون از نسخه بهبودیافته پلاسما و دیگر راهکارهای مقیاس‌پذیری برای ایجاد یک اکوسیستم بلاک چینی مقیاس‌پذیر و کارآمد استفاده می‌کند.

پلاسما به عنوان یکی از راهکارهای لایه دوم برای مقیاس‌پذیری اتریوم، مزایا و معایب خاص خود را دارد. این تکنیک با ایجاد زنجیره‌های فرعی، امکان پردازش تراکنش‌ها با سرعت و کارایی بیشتری را فراهم می‌کند. با این حال، نیاز به مکانیزم‌های امنیتی و حاکمیتی مناسب و فرآیندهای خروج اضطراری از جمله چالش‌های اصلی پلاسما هستند. انتخاب پلاسما به عنوان راهکار مقیاس‌پذیری بستگی به نیازها و ویژگی‌های خاص هر پروژه دارد.

Ethereum Layer 2 Solutions

چنل‌های وضعیت (State Channels)

چنل‌های وضعیت (State Channels) یکی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین راهکارهای مقیاس‌پذیری لایه دوم برای بلاک‌چین‌ها مانند اتریوم هستند. این روش به کاربران اجازه می‌دهد تا تراکنش‌های مکرر و با سرعت بالا را خارج از زنجیره اصلی انجام داده و تنها نتیجه نهایی تراکنش‌ها را به زنجیره اصلی گزارش دهند. در ادامه، مفاهیم اصلی، عملکرد، مزایا و معایب این راهکار مورد بررسی قرار می‌گیرند.

۱. مفهوم چنل‌های وضعیت

چنل‌های وضعیت در اصل بسترهای ارتباطی بین دو یا چند نفر هستند که به آنها امکان می‌دهد تا تراکنش‌های متعدد را خارج از زنجیره اصلی (لایه یک) انجام دهند. در این چنل‌ها، فقط داده‌های لازم برای تغییر وضعیت (state) بین اعضا ارسال و امضا می‌شود و تنها نتیجه نهایی یا وضعیت آخرین تغییرات به زنجیره اصلی گزارش می‌شود.

۲. عملکرد چنل‌های وضعیت

چنل‌های وضعیت به این شکل عمل می‌کنند:

  • افتتاح چنل: دو یا چند طرف مشترک (مثلاً دو کاربر) یک چنل وضعیت را باز می‌کنند و مقدار اولیه وضعیت (state) مشترک را تعیین می‌کنند.
  • تراکنش‌های داخل چنل: طرفین می‌توانند به صورت آفلاین یا آنلاین تراکنش‌های مختلفی را ارسال و امضا کنند که تغییرات وضعیت را نشان می‌دهند. این تراکنش‌ها بین طرفین انجام می‌شود و به زنجیره اصلی گزارش نمی‌شوند.
  • بستن چنل: در صورتی که یکی از طرفین تمایل به بستن چنل دارد (مثلاً برای دریافت دارایی‌های خود)، وضعیت نهایی چنل به زنجیره اصلی گزارش می‌شود و دارایی‌ها به طور مستقیم به طرفین تخصیص داده می‌شود.

۳. مزایای چنل‌های وضعیت

  • سرعت بالا: تراکنش‌ها در چنل‌های وضعیت به صورت آفلاین و با سرعت بالا انجام می‌شوند، بدون نیاز به تأییدهای زمان‌بر در زنجیره اصلی.
  • هزینه کمتر: با تراکنش‌های آفلاین و خارج از زنجیره، هزینه‌های کارمزد به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد.
  • قابلیت مقیاس‌پذیری: چنل‌های وضعیت به راحتی می‌توانند تعداد زیادی از تراکنش‌ها را پردازش کنند، زیرا تنها نتیجه نهایی به زنجیره اصلی ارسال می‌شود.

۴. معایب چنل‌های وضعیت

  • محدودیت در تعداد طرفین: چنل‌های وضعیت برای تراکنش‌های دو طرفه (بین دو نفر) مناسب هستند و برای چندین طرفین یا موارد پیچیده‌تر ممکن است مشکلاتی داشته باشند.
  • نیاز به مکانیزم‌های امنیتی: امنیت چنل‌های وضعیت بستگی به مکانیزم‌های امضای قوی و حفاظت در برابر حملات دارد.
  • مدیریت وضعیت: مدیریت و ذخیره سازی وضعیت در چنل‌های وضعیت ممکن است پیچیده باشد و نیاز به مکانیزم‌های خوبی برای حل اختلافات داشته باشد.

۵. پروژه‌های معروف مبتنی بر چنل‌های وضعیت

  • Lightning Network: یکی از پرکاربردترین مثال‌های چنل‌های وضعیت در بیت‌کوین است که به افزایش سرعت و کاهش هزینه تراکنش‌ها می‌پردازد.
  • Connext Network: یکی از پروژه‌های موفق در استفاده از چنل‌های وضعیت برای اتریوم و دیگر بلاک‌چین‌ها است که به ایجاد ارتباطات مستقیم بین کاربران می‌پردازد.

چنل‌های وضعیت به عنوان راهکاری مقیاس‌پذیر و با کارایی بالا در بلاک‌چین‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. این راهکارها به کاربران امکان می‌دهند تا تراکنش‌های خود را خارج از زنجیره اصلی انجام دهند و تنها نتیجه نهایی را به زنجیره اصلی گزارش دهند.

Ethereum Layer 2 Solutions

سایدچین‌ها (Sidechains)

دیدگاهتان را بنویسید