ایالت متحده آمریکا دارای بزرگترین اقتصاد جهان است و این اقتصاد قدرتمند همواره تاثیر بسیار پر رنگی بر روی بازار جهانی دارد. تقریبا هرگونه تحول اقتصادی در ایالات متحده، از جمله افزایش یا کاهش هزینه های مصرف کننده یا مطلبی مرتبط با رئیس جمهور این کشور که عمومی شود، می تواند اثرات کاملا سنگینی بر اقتصادهای سراسر دنیا ایجاد نماید. از این رو اقتصاد کشور آمریکا همواره بر بازار مالی فارکس نیز تاثیرگذار بوده و می تواند موجب نوسان در این بازار شود. در ادامه با این مقاله از اودی فایننس همراه باشید.
داده های اقتصادی ایالات متحده
ایالات متحده آمریکا یکی از بزرگترین و پیچیدهترین اقتصادهای جهان را دارد. این اقتصاد در بخشهای مختلفی مانند صنعت، خدمات، فناوری و کشاورزی فعالیت میکند. برخی از دادههای اقتصادی کلیدی آمریکا که بر اساس گزارشهای رسمی و آمارهای منتشر شده بررسی میشوند عبارتند از:
۱. تولید ناخالص داخلی (GDP):
- تولید ناخالص داخلی (GDP) ایالات متحده به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی، بیانگر ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده در این کشور است. در سال ۲۰۲۳، GDP آمریکا حدود ۲۶.۸ تریلیون دلار بود.
- رشد سالانه GDP معمولاً بین ۲ تا ۳ درصد در شرایط نرمال نوسان دارد، اگرچه طی دوران رکود اقتصادی، کاهشهایی را تجربه کرده است.
۲. نرخ بیکاری:
- نرخ بیکاری از دیگر شاخصهای کلیدی است. پس از دوران پاندمی کرونا، نرخ بیکاری آمریکا نوسانات قابل توجهی داشته است، اما در سال ۲۰۲۳ به حدود ۳.۸ درصد رسید. این نرخ نشان دهنده یک بازار کار نسبتاً قوی است.
۳. تورم:
- تورم نیز به طور سنتی یکی از مشکلات اقتصادی است. طی سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳، تورم به طور قابل توجهی افزایش یافت و در برخی از ماهها به بیش از ۹ درصد رسید. با این حال، در اواخر ۲۰۲۳ نرخ تورم کاهش یافته و در حدود ۳ تا ۴ درصد قرار گرفته است.
۴. نرخ بهره بانکی:
- فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) برای کنترل تورم و حفظ ثبات اقتصادی نرخ بهره را تغییر میدهد. از سال ۲۰۲۲ به بعد، فدرال رزرو به تدریج نرخ بهره را افزایش داده تا تورم را کنترل کند. در اکتبر ۲۰۲۳ نرخ بهره بانکی در حدود ۵.۲۵٪ بود.
۵. بازار مسکن:
- قیمت مسکن در آمریکا به دلیل افزایش تقاضا و کمبود عرضه در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشته است. نرخ وامهای مسکن هم به دلیل افزایش نرخ بهره بالا رفته و این امر بر توان خرید مسکن توسط خانوارها تأثیر گذاشته است.
۶. تراز تجاری:
- ایالات متحده معمولاً کسری تجاری دارد، به این معنی که ارزش وارداتش از صادرات بیشتر است. در سال ۲۰۲۳، کسری تجاری آمریکا به حدود ۹۸۰ میلیارد دلار رسید.
۷. بدهی ملی:
- بدهی ملی آمریکا در سالهای اخیر به سرعت افزایش یافته است و تا اواسط ۲۰۲۳ به بیش از ۳۳ تریلیون دلار رسیده بود. این افزایش بدهی به علت هزینههای زیاد دولت برای مقابله با رکود اقتصادی و پاندمی کرونا است.
این شاخصها نشاندهنده وضعیت پیچیده و پویای اقتصاد آمریکا هستند و با توجه به نقش این کشور در اقتصاد جهانی، تغییرات در هر یک از این بخشها تأثیرات زیادی بر سایر اقتصادهای جهان دارد.
دوره آموزش فارکس اودی فایننس به افراد امکان میدهد تا بهتر با مفاهیم کاربردی در فارکس و نحوه کارکرد آن آشنا شوند و با اطمینان و آمادگی بیشتر به معاملات در بازار فارکس بپردازند و این مزایا به آنها کمک میکند تا از سرمایه خود در برابر ریسکها و خطرات بازار بهتر محافظت کنند.
داده تولید ناخالص داخلی (GDP) ایالات متحده
تولید ناخالص داخلی (GDP) ایالات متحده یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی است که نشاندهنده ارزش کلی کالاها و خدمات تولید شده در این کشور است. بر اساس آخرین آمار موجود، در سال ۲۰۲۳:
- GDP اسمی ایالات متحده: حدود ۲۶.۸ تریلیون دلار بوده است. این رقم، ارزش کل تولیدات کشور به قیمتهای جاری بازار را نشان میدهد.
- رشد GDP واقعی: رشد GDP واقعی (با در نظر گرفتن تورم) در حدود ۲.۱ درصد بوده است. رشد واقعی بیانگر تغییرات در حجم تولید کالاها و خدمات بدون اثر تورم است.
ترکیب GDP آمریکا:
GDP ایالات متحده به بخشهای مختلف تقسیم میشود:
- بخش خدمات: بیشترین سهم را دارد و حدود ۷۷ درصد از GDP را تشکیل میدهد. خدمات مالی، بهداشت، آموزش، فناوری اطلاعات و خدمات حرفهای در این بخش قرار میگیرند.
- بخش صنعت: حدود ۲۰ درصد از GDP را شامل میشود. صنایع تولیدی، خودروسازی، صنایع شیمیایی، و الکترونیک از مهمترین بخشهای صنعتی هستند.
- بخش کشاورزی: سهم کمتری از GDP دارد و کمتر از ۲ درصد از کل اقتصاد آمریکا را تشکیل میدهد.
بررسی تاریخی:
- قبل از پاندمی کرونا: اقتصاد آمریکا رشد سالانهای بین ۲ تا ۳ درصد داشت.
- در طول پاندمی کرونا: در سال ۲۰۲۰، GDP آمریکا به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و رشد آن به حدود -۳.۴ درصد رسید.
- پس از پاندمی: رشد اقتصادی بهبود یافت و در سال ۲۰۲۱ به حدود ۵.۷ درصد رسید، که بالاترین میزان در چند دهه اخیر بود.
GDP سرانه:
- GDP سرانه ایالات متحده در سال ۲۰۲۳ حدود ۸۰,۰۰۰ دلار بود. این شاخص نشاندهنده سطح رفاه اقتصادی به ازای هر نفر در جمعیت است و یکی از بالاترینها در جهان محسوب میشود.
پیشبینیها:
تحلیلگران انتظار دارند که رشد GDP آمریکا در سالهای آینده با توجه به شرایط جهانی و سیاستهای مالی و پولی تثبیت شود و در محدوده ۲ تا ۳ درصد باقی بماند.
این دادهها بازتابی از اقتصاد پویا و متنوع آمریکا هستند، که نقش کلیدی در اقتصاد جهانی دارد.
داده نرخ بیکاری ایالات متحده
نرخ بیکاری یکی از شاخصهای کلیدی اقتصادی است که نشاندهنده درصد افراد بیکار از نیروی کار فعال در یک کشور است. نرخ بیکاری ایالات متحده از سالهای اخیر نوسانات متعددی را تجربه کرده است. در زیر به برخی از دادههای نرخ بیکاری آمریکا اشاره میکنم:
نرخ بیکاری ایالات متحده در سال ۲۰۲۳:
- میانگین نرخ بیکاری در سال ۲۰۲۳ حدود ۳.۸ درصد بود.
- این رقم نسبت به دوران رکود اقتصادی و پاندمی کرونا بهبود یافته و نزدیک به سطوح پیش از کرونا رسیده است.
داده نرخ بیکاری تاریخی و تأثیرات کووید-۱۹:
- قبل از پاندمی کرونا: نرخ بیکاری در ایالات متحده در سالهای ۲۰۱۹ و اوایل ۲۰۲۰ به حدود ۳.۵ درصد کاهش یافته بود، که یکی از پایینترین نرخهای بیکاری در چند دهه اخیر محسوب میشد.
- در اوج پاندمی کرونا (۲۰۲۰): به دلیل بحران اقتصادی ناشی از کووید-۱۹، نرخ بیکاری به شدت افزایش یافت و در آوریل ۲۰۲۰ به حدود ۱۴.۷ درصد رسید، که بالاترین سطح از زمان رکود بزرگ در دهه ۱۹۳۰ بود.
- پس از پاندمی: از نیمه دوم سال ۲۰۲۰ به بعد، با بهبود تدریجی اقتصاد و بازگشایی کسب و کارها، نرخ بیکاری به تدریج کاهش یافت و تا سال ۲۰۲۳ به حدود ۳.۸ درصد رسید.
نرخ بیکاری در بخشهای مختلف:
- نرخ بیکاری برای گروههای نژادی و قومی: تفاوتهایی در نرخ بیکاری بین گروههای نژادی مختلف وجود دارد. به عنوان مثال، نرخ بیکاری بین آمریکاییهای آفریقاییتبار و لاتینتبار در بسیاری از مواقع بیشتر از میانگین کلی است.
- نرخ بیکاری در جوانان: معمولاً جوانان بین ۱۶ تا ۲۴ سال نرخ بیکاری بالاتری نسبت به گروههای سنی دیگر دارند.
عوامل مؤثر بر نرخ بیکاری:
- سیاستهای پولی و مالی: سیاستهای فدرال رزرو و دولت آمریکا نقش مهمی در کاهش نرخ بیکاری دارند، مانند بستههای محرک اقتصادی و تنظیم نرخ بهره.
- تغییرات ساختاری در بازار کار: تکنولوژی، جهانیسازی، و تغییرات در الگوی مصرف و تولید، تأثیرات بلندمدتی بر وضعیت اشتغال در بخشهای مختلف اقتصاد آمریکا داشتهاند.
پیشبینی نرخ بیکاری آینده:
اقتصاددانان و تحلیلگران انتظار دارند که نرخ بیکاری آمریکا در آینده نزدیک به دلیل سیاستهای پولی سختگیرانهتر برای کنترل تورم و کاهش رشد اقتصادی، ممکن است کمی افزایش یابد، اما همچنان در سطوح پایینتر نسبت به میانگین تاریخی باقی خواهد ماند.
این دادهها نشاندهنده بازگشت تدریجی اقتصاد آمریکا به شرایط نرمال پس از شوک پاندمی است، اما چالشهای ساختاری و اقتصادی همچنان باقی هستند.
داده تورم ایالات متحده
تورم یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی است که تغییرات سطح عمومی قیمتها را نشان میدهد. در ایالات متحده، نرخ تورم معمولاً از طریق شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) و شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) اندازهگیری میشود.
نرخ تورم ایالات متحده در سال ۲۰۲۳:
- در سال ۲۰۲۳، تورم آمریکا بهطور متوسط حدود ۳ تا ۴ درصد بود. این رقم نشاندهنده کاهش نسبت به سال ۲۰۲۲ است، زمانی که تورم به اوج رسید و در برخی ماهها به بیش از ۹ درصد هم افزایش یافت.
- تورم در ماه سپتامبر ۲۰۲۳ حدود ۳.۷ درصد بود، که یکی از آخرین دادههای موجود تا پایان ۲۰۲۳ است. این تورم با توجه به تلاشهای فدرال رزرو برای کنترل آن، نسبت به سال قبل کاهش پیدا کرده است.
نرخ تورم در سالهای اخیر:
- ۲۰۲۱: تورم در سال ۲۰۲۱ به طور ناگهانی افزایش یافت و به حدود ۷ درصد رسید، که ناشی از بازگشت تقاضا پس از پاندمی کرونا و مشکلات زنجیره تأمین بود.
- ۲۰۲۲: اوج تورم در سال ۲۰۲۲ بود، بهویژه در ماههای میانه سال، که تورم به حدود ۹.۱ درصد در ژوئن ۲۰۲۲ رسید. این بالاترین سطح تورم در بیش از ۴۰ سال گذشته بود.
- ۲۰۲۰: تورم در دوران پاندمی کرونا نسبتاً پایین بود و به حدود ۱.۴ درصد رسید، به دلیل کاهش تقاضا و رکود اقتصادی جهانی.
عوامل مؤثر بر تورم ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳:
- پاندمی کرونا: اختلالات در زنجیره تأمین جهانی و کاهش تولید در بسیاری از بخشها منجر به کمبود کالاها و افزایش قیمتها شد.
- افزایش قیمت انرژی: قیمتهای بالای نفت و گاز بهویژه در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ تأثیر زیادی بر تورم داشتند. جنگ اوکراین و افزایش تقاضای انرژی پس از پاندمی از عوامل مهم بودند.
- سیاستهای مالی و پولی: بستههای محرک اقتصادی که توسط دولت برای حمایت از خانوارها و کسبوکارها ارائه شد، موجب افزایش تقاضا شد و تورم را تقویت کرد.
- نرخ بهره پایین: فدرال رزرو تا اواسط ۲۰۲۲ نرخ بهره را بسیار پایین نگه داشت تا از رشد اقتصادی حمایت کند، که به افزایش تورم کمک کرد.
اقدامات فدرال رزرو برای کنترل تورم:
- افزایش نرخ بهره: از اواسط ۲۰۲۲، فدرال رزرو بهطور مداوم نرخ بهره را افزایش داد تا تقاضا را کاهش داده و تورم را کنترل کند. تا اکتبر ۲۰۲۳، نرخ بهره بانکی به حدود ۵.۲۵ درصد رسیده است.
- این افزایش نرخ بهره منجر به کاهش تورم نسبت به اوجهای سال ۲۰۲۲ شد.
پیشبینی تورم در آینده:
اقتصاددانان انتظار دارند که تورم در سالهای آینده کاهش بیشتری پیدا کند و به محدوده هدف ۲ درصد فدرال رزرو نزدیک شود. با این حال، این بستگی به شرایط اقتصادی جهانی، بهویژه قیمت انرژی و تحولات ژئوپلیتیکی دارد.
تورم هسته:
تورم هسته (Core Inflation)، که قیمتهای مواد غذایی و انرژی را که نوسانات زیادی دارند در نظر نمیگیرد، در سال ۲۰۲۳ هنوز در حدود ۴ درصد بود، که نشاندهنده فشارهای پایدار در سایر بخشهای اقتصاد است.
به طور کلی، ایالات متحده پس از تجربه بالاترین تورم در چند دهه گذشته، در حال حاضر شاهد کاهش تدریجی این شاخص است، اما همچنان سیاستهای کنترل تورم و مدیریت اقتصادی از اولویتهای اصلی کشور است.
داده نرخ بهره بانکی ایالات متحده
نرخ بهره بانکی ایالات متحده که توسط فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) تعیین میشود، یکی از ابزارهای اصلی سیاست پولی برای کنترل تورم و تحریک یا کاهش تقاضای اقتصادی است. این نرخ در سالهای اخیر بهطور چشمگیری تغییر کرده است.
نرخ بهره بانکی ایالات متحده در سال ۲۰۲۳:
- تا اکتبر ۲۰۲۳، نرخ بهره فدرال رزرو در محدوده ۵.۲۵ تا ۵.۵۰ درصد قرار داشت. این بالاترین سطح نرخ بهره از سال ۲۰۰۷ بوده است.
- این افزایش نرخ بهره بخشی از تلاشهای فدرال رزرو برای مقابله با تورم فزایندهای است که در سال ۲۰۲۲ به اوج خود رسید.
روند تغییرات نرخ بهره در سالهای اخیر:
- ۲۰۲۰ (دوران پاندمی کرونا):
- در مارس ۲۰۲۰، فدرال رزرو برای مقابله با اثرات اقتصادی منفی ناشی از پاندمی کرونا، نرخ بهره را به تقریباً صفر درصد (در محدوده ۰.۰۰ تا ۰.۲۵ درصد) کاهش داد. این اقدام به منظور تحریک اقتصاد و تسهیل دسترسی به وام و سرمایهگذاری انجام شد.
- ۲۰۲۱:
- در بیشتر سال ۲۰۲۱، نرخ بهره نزدیک به صفر باقی ماند تا به بهبود اقتصادی کمک کند. با این حال، به دلیل افزایش تقاضا و مشکلات زنجیره تأمین، تورم به سرعت افزایش یافت.
- ۲۰۲۲:
- از اوایل ۲۰۲۲، فدرال رزرو روند افزایش نرخ بهره را آغاز کرد تا تورم را مهار کند. نرخ بهره در این سال چندین بار افزایش یافت و در پایان سال ۲۰۲۲ به حدود ۴.۲۵ تا ۴.۵۰ درصد رسید.
- این اقدام به یکی از سریعترین دورههای افزایش نرخ بهره در تاریخ اخیر آمریکا تبدیل شد.
- ۲۰۲۳:
- در سال ۲۰۲۳، فدرال رزرو همچنان به افزایش نرخ بهره ادامه داد، زیرا تورم هنوز بالاتر از هدف ۲ درصد بود. تا اواسط ۲۰۲۳، نرخ بهره به محدوده ۵.۲۵ تا ۵.۵۰ درصد رسید.
دلایل افزایش نرخ بهره:
- مقابله با تورم: افزایش شدید نرخ تورم در سال ۲۰۲۱ و اوایل ۲۰۲۲ (که در ژوئن ۲۰۲۲ به ۹.۱ درصد رسید) فدرال رزرو را مجبور کرد تا سیاستهای پولی انقباضی اتخاذ کند.
- کاهش تقاضا: افزایش نرخ بهره موجب میشود که هزینه وامگیری برای کسبوکارها و مصرفکنندگان بیشتر شود، که منجر به کاهش تقاضا در اقتصاد میشود. این کاهش تقاضا میتواند به کاهش تورم کمک کند.
تأثیرات نرخ بهره بالا:
- وامها و وامهای مسکن: افزایش نرخ بهره بانکی باعث شده است که هزینه وامها، بهویژه وامهای مسکن، به طور قابلتوجهی افزایش یابد. نرخ وامهای مسکن ۳۰ ساله در آمریکا در سال ۲۰۲۳ به بالای ۷ درصد رسید.
- رشد اقتصادی کندتر: افزایش نرخ بهره معمولاً رشد اقتصادی را کاهش میدهد، زیرا هزینه سرمایهگذاری برای شرکتها و خرید مصرفکنندگان افزایش مییابد.
- بازار سهام: افزایش نرخ بهره میتواند باعث کاهش جذابیت سهام شود، زیرا سرمایهگذاران به سمت سرمایهگذاریهای کمریسکتر مانند اوراق قرضه حرکت میکنند.
پیشبینیهای آینده:
اقتصاددانان انتظار دارند که فدرال رزرو تا زمانی که تورم به هدف ۲ درصد برسد، نرخ بهره را در سطوح بالاتر نگه دارد. با این حال، برخی پیشبینیها حاکی از آن است که در سال ۲۰۲۴، در صورتی که تورم به طور مداوم کاهش یابد و رشد اقتصادی ضعیفتر شود، ممکن است فدرال رزرو کاهش تدریجی نرخ بهره را آغاز کند.
در سال ۲۰۲۳، نرخ بهره ایالات متحده در سطوح بالایی قرار داشت که نشاندهنده تلاشهای فدرال رزرو برای کنترل تورم است. این روند سیاستگذاری تأثیرات قابلتوجهی بر بازارهای مالی، وامگیری، و رشد اقتصادی کشور دارد و تصمیمات آینده فدرال رزرو بستگی به تحولات تورمی و اقتصادی خواهد داشت.
داده بازار مسکن ایالات متحده
بازار مسکن ایالات متحده در سالهای اخیر شاهد نوسانات قابلتوجهی بوده است. عواملی مانند افزایش نرخ بهره، تقاضای بالا، و کمبود عرضه تأثیر زیادی بر این بازار داشتهاند. در زیر، به برخی از دادهها و روندهای کلیدی بازار مسکن آمریکا اشاره میکنم:
وضعیت کلی بازار مسکن در سال ۲۰۲۳:
- قیمت مسکن: در سال ۲۰۲۳، قیمت متوسط خانه در ایالات متحده افزایش یافت و به حدود ۴۱۶,۰۰۰ دلار رسید. هرچند این افزایش نسبت به سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ کندتر بوده، اما قیمتها هنوز در سطح بالایی قرار دارند.
- افزایش هزینههای مسکن: یکی از مهمترین مشکلات بازار مسکن در سال ۲۰۲۳، افزایش نرخ وامهای مسکن بود که به بالای ۷ درصد رسید. این نرخ بهره بالا هزینه خرید مسکن را به طور قابلتوجهی افزایش داد و موجب شد برخی از خریداران بالقوه از بازار خارج شوند.
تغییرات قیمت مسکن در سالهای اخیر:
- قبل از پاندمی (تا ۲۰۱۹): قیمت مسکن در آمریکا بهطور پیوسته افزایش داشت، اما به دلیل نرخ بهره پایین و تقاضای متعادل، بازار در وضعیت پایداری قرار داشت.
- ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ (دوران پاندمی): به دلیل سیاستهای حمایتی دولت و نرخ بهره بسیار پایین، تقاضای خرید مسکن افزایش یافت. قیمتها در این دوره رشد چشمگیری داشتند و برخی مناطق آمریکا افزایشهای دو رقمی را تجربه کردند.
- ۲۰۲۲: با آغاز افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو، بازار مسکن وارد مرحله سردتر شد، هرچند قیمتها همچنان بالا ماندند.
- ۲۰۲۳: در سال ۲۰۲۳، افزایش نرخ بهره و کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان باعث شد تقاضا کاهش یابد و بازار مسکن به نسبت سالهای قبل آرامتر شود.
نرخ بهره وام مسکن:
- در سال ۲۰۲۳، نرخ وام مسکن ۳۰ ساله به بیش از ۷ درصد رسید. این یکی از بالاترین سطوح نرخ وام مسکن در بیش از دو دهه اخیر است. نرخ بهره بالا باعث کاهش توان مالی خریداران مسکن شده و به کاهش تقاضا کمک کرده است.
- در مقایسه، در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، نرخ وام مسکن بسیار پایین و حدود ۳ درصد بود، که به افزایش تقاضای شدید و رشد قیمتها کمک کرد.
عرضه و تقاضا در بازار مسکن:
- کمبود عرضه مسکن: یکی از مشکلات اصلی بازار مسکن آمریکا، کمبود عرضه مسکن بهویژه در مناطق شهری و حومهها است. افزایش هزینههای ساخت و ساز و کمبود زمین مناسب برای ساختوساز جدید، از عوامل مهم محدودکننده عرضه مسکن هستند.
- تقاضای زیاد برای خانهها: تقاضا به دلیل تغییرات جمعیتی، مانند رشد جمعیت و افزایش تقاضا از سوی نسلهای جوانتر، همچنان بالاست. حتی با وجود افزایش نرخ بهره، بسیاری از خانوارها همچنان به دنبال خرید خانه هستند.
رشد قیمتها در مناطق مختلف:
- افزایش قیمت در مناطق شهری: در بسیاری از مناطق شهری و بهویژه در ایالتهای کالیفرنیا، تگزاس، فلوریدا و مناطق ساحلی، قیمتها با سرعت بیشتری نسبت به مناطق روستایی یا کمجمعیتتر رشد کردهاند.
- مناطق حومهای: تقاضا برای خانههای حومهای نیز در دوران پاندمی افزایش یافت، زیرا افراد به دلیل شیوههای کار از خانه به دنبال فضای بیشتر و خانههای بزرگتر بودند.
وضعیت اجاره مسکن:
- رشد اجارهبها: در کنار افزایش قیمت خانهها، اجارهبها نیز در سال ۲۰۲۳ به رشد خود ادامه داده است. اجاره متوسط در بسیاری از شهرهای بزرگ آمریکا به سطحهای بالایی رسیده و فشار زیادی به خانوارها وارد کرده است.
- بسیاری از خانوارها به دلیل افزایش هزینههای خرید مسکن به اجارهنشینی روی آوردهاند، که خود باعث افزایش تقاضا در بازار اجاره و رشد بیشتر قیمتها شده است.
پیشبینی آینده بازار مسکن:
- کاهش رشد قیمتها: با توجه به افزایش نرخ بهره و کاهش قدرت خرید خانوارها، انتظار میرود که رشد قیمت مسکن در سالهای آینده آهستهتر شود. با این حال، کمبود عرضه مسکن همچنان میتواند قیمتها را در سطح بالا نگه دارد.
- احتمال کاهش نرخ بهره در ۲۰۲۴: برخی اقتصاددانان پیشبینی میکنند که اگر تورم کنترل شود، ممکن است فدرال رزرو در سال ۲۰۲۴ نرخ بهره را کاهش دهد، که میتواند منجر به بهبود وضعیت بازار مسکن و افزایش مجدد تقاضا شود.
بازار مسکن ایالات متحده در سال ۲۰۲۳ تحت تأثیر نرخ بهره بالا و کاهش تقاضا، در حال تجربه آرامش نسبی است. قیمتها همچنان در سطح بالایی قرار دارند و هزینههای مسکن برای بسیاری از خانوارها به شدت افزایش یافته است. با این حال، عرضه محدود و تقاضای پایدار همچنان چالشهای اصلی بازار مسکن آمریکا را تشکیل میدهند.
داده تراز تجاری ایالات متحده
تراز تجاری ایالات متحده نشاندهنده تفاوت میان ارزش صادرات و واردات کالاها و خدمات در این کشور است. بهطور سنتی، ایالات متحده دارای کسری تجاری است، به این معنی که ارزش واردات آن بیشتر از ارزش صادراتش است. این کسری به دلایل مختلفی مانند مصرف بالای داخلی، واردات زیاد کالاهای مصرفی و نفت، و هزینههای تولید رقابتیتر در کشورهای دیگر رخ میدهد.
تراز تجاری ایالات متحده در سال ۲۰۲۳:
- کسری تجاری ایالات متحده در سال ۲۰۲۳ همچنان بالا باقی مانده و بهطور متوسط ماهانه در حدود ۶۵ تا ۷۵ میلیارد دلار بوده است.
- کل کسری تجاری در سال ۲۰۲۲ به حدود ۹۵۰ میلیارد دلار رسید، که یکی از بالاترین سطوح تاریخی است. در ۲۰۲۳، کسری تجاری نسبت به سال قبل کمی کاهش یافت، اما همچنان بزرگ است.
جزئیات تراز تجاری:
- واردات: واردات آمریکا عمدتاً شامل کالاهای مصرفی، ماشینآلات، تجهیزات الکترونیکی، خودرو، و نفت است. ایالات متحده یکی از بزرگترین واردکنندگان کالاهای صنعتی و مصرفی از کشورهایی مانند چین، مکزیک، کانادا، و آلمان است.
- صادرات: صادرات آمریکا شامل کالاهای پیشرفته تکنولوژیکی، هواپیما، محصولات کشاورزی (مانند سویا و ذرت)، خودرو، و محصولات انرژی (مانند نفت و گاز مایع) میشود. عمدهترین شرکای صادراتی آمریکا شامل کانادا، مکزیک، چین، و اتحادیه اروپا هستند.
تأثیرات اقتصادی بر تراز تجاری:
- نرخ بهره بالا و دلار قوی:
- با افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو و تقویت دلار آمریکا در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، صادرات آمریکا به دلیل قیمت بالای دلار کاهش یافت. دلار قویتر باعث میشود که کالاهای آمریکایی در بازارهای جهانی گرانتر شوند و در نتیجه صادرات کاهش مییابد.
- از طرف دیگر، دلار قویتر باعث افزایش واردات میشود، زیرا کالاهای خارجی برای مصرفکنندگان آمریکایی ارزانتر میشوند.
- قیمت انرژی:
- ایالات متحده یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت و گاز است، و افزایش صادرات انرژی بهویژه در پی بحران اوکراین و تحریمهای غرب علیه روسیه در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، به کاهش کسری تجاری کمک کرده است.
- تعرفهها و جنگ تجاری با چین:
- تعرفههایی که در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ بر کالاهای وارداتی از چین اعمال شد، همچنان تأثیر قابلتوجهی بر تراز تجاری دارد. اگرچه واردات از چین کاهش یافته است، اما واردات کالا از کشورهای دیگر مانند ویتنام، مکزیک، و هند افزایش یافته است.
- افزایش تقاضای داخلی:
- مصرف بالای خانوارهای آمریکایی و افزایش تقاضا برای کالاهای خارجی نیز یکی از عوامل افزایش کسری تجاری است. واردات کالاهای مصرفی، الکترونیکی و ماشینآلات بهویژه پس از پاندمی کرونا افزایش یافته است.
تراز تجاری در بخش کالاها و خدمات:
- تراز تجاری در بخش کالاها: کسری تجاری در بخش کالاها معمولاً بسیار بزرگتر است. ایالات متحده به دلیل واردات زیاد محصولات مصرفی، خودرو، و تجهیزات الکترونیکی از کشورهای دیگر، همیشه با کسری بزرگی در این بخش مواجه است.
- تراز تجاری در بخش خدمات: ایالات متحده در بخش خدمات معمولاً مازاد تجاری دارد. صادرات خدمات مانند خدمات مالی، فناوری اطلاعات، آموزش، و گردشگری به سایر کشورها به رشد مازاد تجاری در این بخش کمک میکند.
دادههای تراز تجاری با کشورهای مختلف:
- چین:
- چین همچنان بزرگترین شریک تجاری ایالات متحده در بخش واردات است. کسری تجاری آمریکا با چین بسیار بالا است و در سال ۲۰۲۲ حدود ۳۸۲ میلیارد دلار بود. هرچند با اعمال تعرفهها، این کسری کمی کاهش یافته است.
- کانادا و مکزیک:
- ایالات متحده با کانادا و مکزیک، که اعضای توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (USMCA) هستند، تجارت گستردهای دارد. با کانادا، آمریکا اغلب مازاد تجاری دارد و از این کشور انرژی و مواد اولیه زیادی وارد میکند.
- اتحادیه اروپا:
- ایالات متحده با اتحادیه اروپا نیز رابطه تجاری مهمی دارد و با برخی از کشورهای عضو اتحادیه، مانند آلمان، کسری تجاری بالایی دارد. اما در برخی بخشها مانند صادرات فناوری و خدمات، ایالات متحده در تجارت با اروپا مازاد دارد.
پیشبینیهای آینده:
- انتظار میرود که کسری تجاری آمریکا در سالهای آینده همچنان بالا باقی بماند، مگر اینکه تغییرات بزرگی در سیاستهای تجاری، نرخ ارز، یا ساختار تولید داخلی رخ دهد. اگر فدرال رزرو نرخ بهره را در آینده کاهش دهد و دلار تضعیف شود، ممکن است صادرات آمریکا افزایش یابد و کسری تجاری کاهش یابد.
تراز تجاری ایالات متحده نشاندهنده یک کسری پایدار است که تحت تأثیر عوامل متعددی مانند دلار قوی، نرخ بهره بالا، و مصرف داخلی بالا قرار دارد. هرچند صادرات آمریکا در بخشهای انرژی و خدمات در حال افزایش است، اما واردات کالاهای مصرفی و صنعتی همچنان بخش عمدهای از این کسری را تشکیل میدهد.
داده بدهی ملی ایالات متحده
بدهی ملی ایالات متحده نشاندهنده کل مقدار پولی است که دولت فدرال به طلبکاران داخلی و خارجی بدهکار است. این بدهی ناشی از کسری بودجههای متوالی دولت فدرال است، به این معنا که دولت سالانه بیش از درآمد خود هزینه میکند و برای تأمین کسری، وام میگیرد.
بدهی ملی ایالات متحده در سال ۲۰۲۳:
- در سپتامبر ۲۰۲۳، بدهی ملی ایالات متحده به رقم بیسابقه ۳۳ تریلیون دلار رسید.
- این افزایش بدهی نتیجه سالها کسری بودجه دولت و همچنین بحرانهایی مانند پاندمی کرونا بوده است، که منجر به افزایش هزینههای دولتی برای مقابله با مشکلات اقتصادی شد.
ساختار بدهی ملی:
بدهی ملی ایالات متحده به دو بخش اصلی تقسیم میشود:
- بدهی عمومی (Public Debt):
- این بخش شامل اوراق قرضهای است که دولت به افراد، شرکتها، بانکها و کشورهای خارجی فروخته است. بیشتر بدهی آمریکا تحت این بخش قرار دارد.
- کشورهای خارجی، مانند چین و ژاپن، از بزرگترین طلبکاران خارجی ایالات متحده هستند و اوراق قرضه آمریکایی را بهعنوان سرمایهگذاری نگهداری میکنند.
- بدهی به نهادهای دولتی (Intragovernmental Debt):
- این بخش شامل بدهیهایی است که دولت فدرال به سایر نهادهای دولتی مانند صندوقهای تأمین اجتماعی و بیمه درمانی دارد. این بدهیها ناشی از وامهایی است که دولت از این صندوقها گرفته است.
عوامل کلیدی افزایش بدهی ملی:
- کسری بودجههای متوالی:
- ایالات متحده بهطور معمول دچار کسری بودجه است. در سالهای اخیر، هزینههای دولتی در بخشهای مختلفی از جمله دفاع، تأمین اجتماعی، و خدمات درمانی بیشتر از درآمدهای مالیاتی بوده است.
- پاندمی کرونا (COVID-19):
- هزینههای ناشی از بحران کرونا، شامل بستههای حمایتی اقتصادی و هزینههای بهداشت و درمان، بدهی ملی را بهطور چشمگیری افزایش داد. دولت ایالات متحده بیش از ۵ تریلیون دلار برای مقابله با پیامدهای اقتصادی و اجتماعی این بحران هزینه کرد.
- افزایش هزینههای اجتماعی:
- افزایش جمعیت سالمندان و بالا رفتن هزینههای تأمین اجتماعی و برنامههای درمانی دولتی (مانند Medicare و Medicaid) فشار زیادی بر بودجه دولت وارد کرده و بدهی را افزایش داده است.
- نرخ بهره:
- در سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، با افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو برای کنترل تورم، هزینههای بهره بدهی ملی افزایش یافت. در سال ۲۰۲۳، هزینههای بهره بدهی سالانه حدود ۸۰۰ میلیارد دلار بود و انتظار میرود در آینده این رقم افزایش یابد.
روند تاریخی بدهی ملی:
- ۲۰۰۸ (بحران مالی جهانی): بدهی ملی ایالات متحده پس از بحران مالی جهانی ۲۰۰۸ به سرعت افزایش یافت، زیرا دولت برای نجات بانکها و تحریک اقتصاد اقدام به هزینههای زیادی کرد. تا سال ۲۰۱۰، بدهی ملی از ۱۰ تریلیون دلار فراتر رفت.
- ۲۰۲۰ (پاندمی کرونا): بدهی ملی در سال ۲۰۲۰ به دلیل هزینههای مرتبط با بحران کرونا، از ۲۰ تریلیون دلار به بیش از ۳۰ تریلیون دلار افزایش یافت.
نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی (GDP):
نسبت بدهی ملی به تولید ناخالص داخلی (GDP) یکی از شاخصهای مهم برای ارزیابی سطح بدهی یک کشور است. این نسبت در ایالات متحده بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است:
- در سال ۲۰۲۳، نسبت بدهی ملی به GDP حدود ۱۲۳ درصد بود. به این معنا که بدهی ایالات متحده از کل تولید ناخالص داخلی کشور بیشتر است.
- در مقایسه، این نسبت در سال ۲۰۰۰ حدود ۶۰ درصد بود.
پیامدهای بدهی ملی بالا:
- افزایش هزینههای بهره: هرچه بدهی ملی بیشتر شود و نرخ بهره افزایش یابد، هزینههای دولت برای پرداخت بهره بدهی افزایش مییابد. این ممکن است باعث کاهش بودجه برای سایر بخشهای مهم مانند آموزش، زیرساختها، و تحقیقات شود.
- تأثیر بر رشد اقتصادی: بدهی ملی بالا میتواند به کاهش رشد اقتصادی منجر شود، زیرا هزینههای بهره بالا و نیاز به کاهش هزینههای دولتی، سرمایهگذاریهای تولیدی را محدود میکند.
- ریسک اعتبار و بدهی خارجی: اگر بدهی ملی به سطحی برسد که اعتماد سرمایهگذاران به توانایی دولت برای بازپرداخت کاهش یابد، ممکن است رتبه اعتباری ایالات متحده کاهش یابد. این میتواند منجر به افزایش بیشتر نرخ بهره و مشکلات مالی شود.
- وابستگی به طلبکاران خارجی: ایالات متحده به کشورهای خارجی، بهویژه چین و ژاپن، بدهکار است. افزایش وابستگی به طلبکاران خارجی ممکن است در بلندمدت ریسکهای ژئوپلیتیکی را افزایش دهد.
اقدامات دولت برای مدیریت بدهی:
- در سالهای اخیر، بحثهای زیادی درباره کاهش کسری بودجه و اصلاحات مالی در دولت ایالات متحده صورت گرفته است. برخی از پیشنهادات شامل کاهش هزینهها، افزایش مالیاتها، و اصلاحات در تأمین اجتماعی و Medicare است.
- با این حال، به دلیل اختلافات سیاسی در کنگره آمریکا، توافق در مورد اصلاحات عمده مالی دشوار بوده است.
پیشبینی آینده بدهی ملی:
اقتصاددانان و تحلیلگران پیشبینی میکنند که بدهی ملی ایالات متحده همچنان به افزایش خود ادامه خواهد داد، مگر اینکه اصلاحات بزرگی در سیاستهای مالی صورت گیرد. هزینههای مرتبط با سالمندی جمعیت، برنامههای تأمین اجتماعی، و افزایش هزینههای بهره بدهی، فشار زیادی بر بودجه آینده دولت وارد خواهد کرد.
بدهی ملی ایالات متحده یکی از بزرگترین چالشهای اقتصادی این کشور است. با افزایش مداوم این بدهی، دولت با مشکلاتی مانند افزایش هزینههای بهره و کاهش فضای مالی برای سرمایهگذاریهای حیاتی مواجه میشود. اصلاحات مالی و مدیریت مؤثر هزینهها میتواند به کاهش سرعت رشد بدهی و حفظ پایداری اقتصادی کشور کمک کند.
چگونه دادههای اقتصادی ایالات متحده بر بازار فارکس تاثیر میگذارد؟
دادههای اقتصادی ایالات متحده تأثیر بسزایی بر بازار فارکس (Forex) دارند، زیرا دلار آمریکا (USD) یکی از ارزهای اصلی و پراستفاده در این بازار است. بسیاری از جفتارزها شامل دلار آمریکا هستند و هر گونه تغییر در وضعیت اقتصادی این کشور میتواند نوسانات شدیدی در بازار فارکس ایجاد کند. در ادامه، به مهمترین دادههای اقتصادی ایالات متحده و نحوه تأثیرگذاری آنها بر بازار فارکس میپردازیم:
۱. تولید ناخالص داخلی (GDP)
- تأثیر بر فارکس: رشد تولید ناخالص داخلی نشاندهنده سلامت اقتصادی یک کشور است. اگر گزارش GDP قویتر از انتظارات باشد، ارزش دلار آمریکا معمولاً افزایش مییابد، زیرا سرمایهگذاران انتظار دارند که اقتصاد قوی منجر به سیاستهای پولی انقباضی (افزایش نرخ بهره) شود.
- GDP بالاتر از انتظار: تقویت دلار آمریکا.
- GDP پایینتر از انتظار: تضعیف دلار آمریکا.
۲. نرخ بیکاری
- تأثیر بر فارکس: نرخ بیکاری یکی از شاخصهای کلیدی برای ارزیابی وضعیت بازار کار است. نرخ بیکاری پایین نشاندهنده یک اقتصاد قوی است که میتواند به افزایش تقاضا برای دلار منجر شود. اگر نرخ بیکاری بالاتر از انتظار باشد، ارزش دلار ممکن است کاهش یابد.
- نرخ بیکاری پایین: تقویت دلار آمریکا.
- نرخ بیکاری بالا: تضعیف دلار آمریکا.
۳. تورم (CPI و PCE)
- تأثیر بر فارکس: تورم با استفاده از شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) و مخارج مصرف شخصی (PCE) اندازهگیری میشود. تورم بالا معمولاً به افزایش نرخ بهره منجر میشود، زیرا فدرال رزرو بهدنبال کنترل تورم است. این میتواند باعث افزایش ارزش دلار شود.
- تورم بالا: تقویت دلار آمریکا (به دلیل احتمال افزایش نرخ بهره).
- تورم پایین: تضعیف دلار آمریکا (به دلیل احتمال کاهش یا ثبات نرخ بهره).
۴. نرخ بهره
- تأثیر بر فارکس: یکی از مهمترین دادههایی که مستقیماً بر ارزش دلار تأثیر میگذارد، تصمیمات فدرال رزرو درباره نرخ بهره است. افزایش نرخ بهره معمولاً باعث جذب سرمایهگذاران خارجی میشود که بهدنبال بازدهی بالاتر هستند. این تقاضای بیشتر برای دلار منجر به افزایش ارزش آن میشود.
- افزایش نرخ بهره: تقویت دلار آمریکا.
- کاهش نرخ بهره: تضعیف دلار آمریکا.
۵. تراز تجاری
- تأثیر بر فارکس: تراز تجاری نشاندهنده تفاوت بین صادرات و واردات کالاها و خدمات است. کسری تجاری بالا میتواند منجر به کاهش ارزش دلار شود، زیرا نشان میدهد که ایالات متحده برای واردات بیشتر از آنچه که صادر میکند، دلار پرداخت میکند. این مسئله میتواند به فشارهای نزولی بر ارزش دلار منجر شود.
- مازاد تجاری: تقویت دلار آمریکا.
- کسری تجاری: تضعیف دلار آمریکا.
۶. شاخص اعتماد مصرفکننده
- تأثیر بر فارکس: شاخص اعتماد مصرفکننده میزان خوشبینی یا بدبینی مصرفکنندگان نسبت به اقتصاد را نشان میدهد. اعتماد مصرفکننده بالا معمولاً به افزایش مصرف و رشد اقتصادی منجر میشود، که میتواند ارزش دلار را تقویت کند.
- اعتماد مصرفکننده بالا: تقویت دلار آمریکا.
- اعتماد مصرفکننده پایین: تضعیف دلار آمریکا.
۷. گزارش حقوق و دستمزد غیرکشاورزی (NFP)
- تأثیر بر فارکس: گزارش Non-Farm Payrolls (NFP) یکی از مهمترین گزارشهای اقتصادی آمریکا است که نشاندهنده تعداد شغلهای جدید ایجاد شده در بخشهای غیرکشاورزی است. این گزارش معمولاً تأثیر زیادی بر نرخ دلار و بازار فارکس دارد، زیرا مستقیماً بر تصمیمات فدرال رزرو در مورد نرخ بهره و سیاستهای پولی تأثیر میگذارد.
- NFP بالاتر از انتظار: تقویت دلار آمریکا (نشاندهنده اشتغال قوی و احتمال افزایش نرخ بهره).
- NFP پایینتر از انتظار: تضعیف دلار آمریکا.
۸. بازار مسکن
- تأثیر بر فارکس: دادههای بازار مسکن، مانند تعداد پروانههای ساخت، فروش خانههای جدید و موجود، و شاخص قیمت مسکن، نشاندهنده سلامت اقتصادی ایالات متحده هستند. رشد قوی بازار مسکن میتواند نشاندهنده رشد اقتصادی باشد و به افزایش ارزش دلار منجر شود.
- رشد قوی بازار مسکن: تقویت دلار آمریکا.
- کاهش در بازار مسکن: تضعیف دلار آمریکا.
۹. سیاستهای پولی فدرال رزرو (FOMC)
- تأثیر بر فارکس: تصمیمات و اعلامیههای کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) درباره سیاستهای پولی تأثیر فوری بر ارزش دلار دارد. هر گونه اشاره به افزایش یا کاهش نرخ بهره یا تغییر در برنامه خرید داراییها میتواند نوسانات شدیدی در بازار فارکس ایجاد کند.
۱۰. سیاستهای مالی و سیاسی
- تأثیر بر فارکس: سیاستهای مالی دولت ایالات متحده، مانند تغییرات در مالیات، هزینههای عمومی، و سیاستهای تجاری (تعرفهها و جنگهای تجاری)، نیز میتوانند بر ارزش دلار تأثیر بگذارند. بهعنوان مثال، تعرفههای تجاری بر واردات ممکن است باعث تقویت دلار شوند، اما در مقابل، جنگهای تجاری طولانیمدت میتوانند باعث تضعیف آن شوند.
نتیجهگیری
دادههای اقتصادی ایالات متحده از طریق تأثیرگذاری بر انتظارات بازار و سیاستهای پولی فدرال رزرو، نقش اساسی در تعیین ارزش دلار آمریکا در بازار فارکس دارند. بهعنوان یک معاملهگر فارکس، پیگیری و تحلیل دقیق این دادهها میتواند به تصمیمگیریهای بهتر و موفقتر در معاملات ارز کمک کند.